هزار و شصت و شونزده درباره وبلاگ به وبسايت سرگرمي خوش آمديد لطفا با کلیک بر روی 1+ ما را در گوگل محبوب کنید ! و براي مشاهده مطالب حتما در سايت عضو شويد سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, :: 4:55 PM :: نويسنده : احمد
برای آخر هفته گلچینی از بهترین لطیفه های روز ایران رو آماده کردیم.امیدوارم لذت کافی رو ببرید! آغا باباي من 1هفته رفته بود سربازي اونم بخش آشپزخونه كار ميكرد! کـی تـو رو قـشنـگـت کـرده ، مـست و مـلـنـگـت کـرده ؟؟؟ . . . مـدرسـان شـریـف !!! ﺩﯾﺪﯾﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻤﺎ دختره ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻩ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ پسرﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﮐﻨﺎﺭﺵ...؟! تازگیا تو اس ام اس ها سلام رو فقط یه "س" مینویسن !
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, :: 8:45 AM :: نويسنده : احمد
دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 4:59 PM :: نويسنده : احمد
میگما این دخترایی که مثه مارمولک خودشونو از جلو میچسبونن به دیوار بعد سرشونو بر میگردونن عکس میندازن واقعا فازشون چیه؟ نسلشون منقرض نمیشه چرا؟ ))) تولدتان مبارک دلهره اور ترین و ترسناک ترین موسیقی تاریخ موسیقی ایران: دوستم:دیشب در اتاقم رو بستم و نشستم گریه کردم. بچه ها ببینید دیروز این ایرانتل (ایرانبل, ایرانمل, یا شایدم ایرانسل) برام چه اس ام اسی فرستاده اگه با یکی فیلم می بینید ، وقتی یه جای فیلم نفهمیدید چی گفت از بغل دستیتون نپرسید چون نمیدونم چه حکمتیه که اونم هیچوقت نمیفهمه اونجای فیلم چی گفته شده !!! نه تنها ماه رمضون یادم نمیرفت که روزه ام تا چیزی بخورم، بلکه الانم که میخام ناهار بخورم گوشتم میریزه !! دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 1:14 PM :: نويسنده : احمد
میگما این دخترایی که مثه مارمولک خودشونو از جلو میچسبونن به دیوار بعد سرشونو بر میگردونن عکس میندازن واقعا فازشون چیه؟ نسلشون منقرض نمیشه چرا؟ ))) تولدتان مبارک دلهره اور ترین و ترسناک ترین موسیقی تاریخ موسیقی ایران: دوستم:دیشب در اتاقم رو بستم و نشستم گریه کردم. بچه ها ببینید دیروز این ایرانتل (ایرانبل, ایرانمل, یا شایدم ایرانسل) برام چه اس ام اسی فرستاده اگه با یکی فیلم می بینید ، وقتی یه جای فیلم نفهمیدید چی گفت از بغل دستیتون نپرسید چون نمیدونم چه حکمتیه که اونم هیچوقت نمیفهمه اونجای فیلم چی گفته شده !!! نه تنها ماه رمضون یادم نمیرفت که روزه ام تا چیزی بخورم، بلکه الانم که میخام ناهار بخورم گوشتم میریزه !!
خونمون مهمون اومد
مدرسه : تو این دوره زمونه
باید به بعضی از پسرا گفت : برنامه ریزى هاى من روى کاغذ ، شبیه برنامه ى روزانه ى مرحوم دکتر حسابیه این دخترایی که میگن ما هرگز ازدواج نمی کنیم همون هایی بودن که سر سفره شام قهر می کردن نیم ساعت بعدش تو آشپزخونه شیش برابر می خوردن ! تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا. ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن!
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 5:55 PM :: نويسنده : احمد
تعدادی جوک که ارزششو داره ببینیم و بخندیم اصفهانیه آب معدنی می خره، به زنش می گه حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 1:42 PM :: نويسنده : احمد
دانلود کتاب ماهنامه لبخند مرداد 92 برای جاوا،اندروید،آیفون
_________________________________________________________
ماهنامه لبخند بر روی تمام گوشی هایی که ازپلتفرم جاوا،آندروید و آی او اس پشتیبانی میکنند قابل نصب میباشد
ماهنامه لبخند مرداد 92 شامل:
خنده بازار:
- فک و فامیله داریم؟
- متن های جالب کارت عروسی
- دختر و پسرها نمی توانند
- شعر طنز
- قوانین جدید مورفی
- و...
ماه مبارک رمضان:
- دعای روزهای ماه مبارک رمضان
- دیگر دعاهای ماه مبارک رمضان
- رمضان نامی از نامهای خداوند
- رستگاران ماه مبارک رمضان
- فواید روزه برای سلامتی بدن
- اهمیت افطار با خرما
- راه کاهش تشنگی در ماه مبارک رمضان
مذهبی:
- نکته های زیبای قرآنی
- زندگی نامه و وصیت نامه شهدا
- احادیث
- دعاهای مشکل گشا
داستان کوتاه:
- داستان های پندآموز
- داستان های طنز
- داستان های عاشقانه
پیامک:
- فلسفی
- طنز
- عاشقانه
- دوستانه
آشپزی:
- غذاهای گوشتی
- خوراک ساده
- خورش ها
- ساندویچ و پیتزا
- سوپ و سالاد
روانشناسی:
- دگمه خاموش کردن عصبانیت
- در مصاحبه کاری به این موارد توجه کنید
- رابطه تنبلی و ترس با موفقیت
- و...
پزشکی و سلامتی:
- انواع بیماری های قلبی را بیشتر بشناسید
- تابستان دل پذیر با این عرقیات گیاهی
- غذاهایی که پس از ورزش باید خورد
- و...
سخن بزرگان:
- آراستگی
- آرزو
- آزمایش و امتحان
- اراده و پشتکار
- اخلاق
- و...
دانستنی ها:
- دانستنی های کوتاه
- موضوعات گوناگون
ترفند:
- موبایل
- کامپیوتر
- اینترنت
بَ رَ بَ بَ
چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 5:16 PM :: نويسنده : احمد
♣♣ لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از معلمش می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سرکارش بگذاره، میگه: این چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانیها و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد میکنه. افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره یک نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 5:14 PM :: نويسنده : احمد
غضنفر شلنگ را برمي داره و تلويزيون را آب پاشي مي کنه ومي گه: مگه نگفتم اينجا فوتبال بازي نکنيد.
قدرت ديد خانومها : يه تار مو را روي كت شوهرشون مي بينند اما چراغ تير برق كوچه شون را هنگام رانندگي نمي بينند . زن دو قلو حامله بوده بعد از نه ماه مي بينن بچه ها به دنيا نيومدن ميرن سونوگرافي مي بينن پسر ناف دختر رو گرفته مي گه بي قيرتم اگه بزارم لخت بري. از غضنفر پرسيدن گاوها از اول شاخ داشتند ميگه نه ولي وقتي شنيدن آدمها آب قاطي شيرشون مي کنند از تعجب شاخ در آوردن! به غضنفر مي گن: اگه رييس جمهور بشي اولين کاري که مي کني چيه؟ ميگه اول از همه دست خودم رو تو شرکت نفت بند مي کنم. پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 5:13 PM :: نويسنده : احمد
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 5:9 PM :: نويسنده : احمد
منبع لطیفه ها: سایت بزرگ ایرانیان
غضنفر ساندویچفروشی داشته، یک روز یک بابایی میاد میگه: قربون یک ککتل بده، فقط بیزحمت توش گوجه نذارید. غضنفر میگه: آقا امروز گوجه نداریم، میخوای خیارشور نذارم؟!! غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون میپرهپایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت!!!
پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:على جون,احمد,احمد جان,مدرسه راهنمایی نمونه شهید امیر اسدی, :: 11:49 AM :: نويسنده : علی جون
پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 10:41 AM :: نويسنده : احمد
پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 10:38 AM :: نويسنده : احمد
---------------------------- اینو من نباید بهت بگم ولی تو یه عیب خیلی بزرگ داری
که... نمی شه دوست نداشت! --------------------
پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 10:34 AM :: نويسنده : احمد
-------------------------- به ترکه می گن : حالت چطوره ؟ جمعه 14 مهر 1386برچسب:, :: 9:32 AM :: نويسنده : احمد
همه چی آرومه / همه چی تأمینه
این چقدر خوبه که / قیمتا پایینه!
همه چی آرومه / مسولا خوابیدن
شک نداری دیگه / تو به اوضاع من
همه چی آرومه / من چقدر خوشحالم
صد تومن تو جیبم / به خودم می بالم!
تو داری می میری / ازچشات معلومه
من فقط بیکارم / همه چی آرومه
بگو این آرامش / تا ابد پا برجاست
بگو از یارانه / این تورم بی جاست
جمعه 14 مهر 1391برچسب:جوک جدید,جوک باحال,دانلود کتاب طنز جاوا,دانلود کتاب اس ام اس برای موبایل,دانلود کتاب پ ن پ جاوا,دانلود کتاب اس ام اس 92,دانلود کتاب جوک جاوا 93, :: 9:24 AM :: نويسنده : احمد
اين همسايه روبرويي يه زن و شوهر جوونن ، خيلي شادن ، عاشقن به معناي واقعي
جمعه 14 مهر 1391برچسب:جوک جدید,اس ام اس جدید,دانلود کتاب جوک های جدید برای موبایل, دانلود کتاب اس ام اس جاوا, :: 9:8 AM :: نويسنده : احمد
من واقعا برای کارخونه سایپا نگرانم..........................................................
تو چند سال اخیر واقعا اسم های بی نظیری رو ماشیناش گذاشته - سایپا 141 - سایپا 132 -سایپا 131 -سایپا 111 احتما چند سال دیگه میزاره - سایپا مشتق 2X -سایپا رادیکال 5 -سایپا سینوس 90 -انتگرال 2 گانه سوز -انتگرال 3 گانه سوز یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 2:57 PM :: نويسنده : احمد
یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 2:57 PM :: نويسنده : احمد
رشتیه آخره پكر و ناراحت نشسته بوده تو یك عرق فروشی و همین جور یك ساعت تمام داشته گیلاس عرقشو نگاه میكرده. یارو جاهله با خودش میگه بگذار یكم بخندیم، میره جلوی رشتیه، گیلاس عرقشو برمیداره، لاجرعه میره بالا. رشتیه اول یك نگاه غمناك به یارو میكنه، بعد یهو میزنه زیر گریه! جاهله ناراحت میشه:میگه: بابا بیخیال، شوخی كردم جون حاجی..اصلاً الان یدونه مَشتیشو برات میگیرم، مهمون من! رشتیه در حین هق هق میگه: نه داداش، تقصیر تو نیست. اصلاً امروز بدترین روز زندگی منه! اولش صبح خواب موندم دیر رسیدم سركار، رئیسم هم بیرونم كرد! بعد اومدم برگردم خونه، دیدم ماشینم رو دزدبرده! رفتم كلانتری، گفتن كاریش نمیتونن بكنن...بعد تاكسی گرفتم رفتم خونه، یهو دیدم كیف پولم رو گم كردم، یارو راننده تاكسیه هرچی از دهنش درومد بارم كرد و گاز داد رفت.. بعد رفتم تو خونه، دیدم خانم با سه تا از همسایهها تو رختخوابن! آخر تصمیم گرفتم خودمو بكشم، كه یهو تو اومدی لیوان سمم رو تا ته خوردی! پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 11:49 AM :: نويسنده : احمد
پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 11:47 AM :: نويسنده : احمد
یه روز تركه و لره داشتن با خدا صحبت میكردن. تركه میگه خدا .... من كِی آدم میشم؟ خدا میگه 500 سال دیگه. تركه میزنه زیر گریه. خدا میگه چرا گریه میكنی؟ میگه آخه تا اون روز من زنده نیستم. بعد لره میگه: خدا .... من كِی آدم میشم؟ یهو خدا میزنه زیر گریه. میگن چراگریه میكنی؟ میگه آخه تا اون روز من زنده نیستم! سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 1:42 PM :: نويسنده : احمد
............................
به يه بابايي ميگند : شنيدي رئيسِ بهشت زهرا رو گرفتند؟ ميگه نه! واسه چي؟ ميگند: آخه سئوالهاي شب اول قبر را لو داده
.......................................................
دو تا دروغگو داشتن از كنار يك كوه رد مي شدن يكي به ديگريگفت : اون مورچه را ميبيتي كه بالاي اون كوهه ؟ اون يكي هم گفت كدوم يكي را مي گي؟ اون يكي را گه چشمش بازه يا اون يكي كه چشاش بسته است؟
............................................ سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 1:40 PM :: نويسنده : احمد
.................................................
مهمان آهسته به پسر صاحبخانه: پسرجون شماها كي ناهار مي خورين؟ مامانم گفت هروقت شما رفتين
......................................................
بچه: بابا, هواپيماي به اين بزرگي رو چطور مي دزدند؟ پدر: اول صبرمي كنند بره بالا, كوچيك كه شد بعد مي دزدنش
...................................................... سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 9:47 AM :: نويسنده : احمد
راننده زن را چطور بشناسيم (طنز) . 1) اگه ماشينش پنچر بشه کاپوت ماشين رو بالا ميزنه و توي ماشينو نگاه ميکنه!
توي آينه رو نگاه کنه تازه يادش مياد که روسريش رو بايد درست کنه!
(البته اين يکي در مورد خانوم ها صدق نميکنه) چون اونا بشتر از 14 تا نميرن!
با همون شيلنگ داخل باک حرکت کنن برن!
. دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 1:26 PM :: نويسنده : احمد
قديما .... خونه يه صفاي ديگه داشت . ... يه شور و حال ديگه داشتيم . .... صدايي مي يومد و مي رفت . .... بين اون صداها ... بويي سرك مي كشيد و قايم مي شد !. ... اوضاع مثل الان بي ريخت نبود . ... كه هيشكي حتي حوصله زور زدن نداشته باشه . ... يه گوز كه بابا می داد ... كلي مي خنديدم و ذوق مي زديم . ... همه با هم دست مي زديم و مي گفتيم ... دوباره دوباره ... يه بار بويي نداره دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 1:3 PM :: نويسنده : احمد
ز نیرو بود گوز را پر صدا... زسستی کجی آید چس بی صدا ........... چنین گفت رستم به اسفندیار...همی گوز پیچت کنم از پای در بیای ........... من از نا گوزیدنیها در مانده ام... گر کسی گوزد همی شرمنده ام!* *دارای آرایه ی گوزش وسازش می باشد. هر کی گفت این آرایه دلالت بر چی داره؟ یه روز یه سیاه پوسته می گوزه ، زنش تا دو روز کارشه که دوده پاک کنه موضوعات
پيوندها
|
|||
![]() |